کارخانه استارلایت
- Soheil Parhizi
- Apr 9, 2016
- 4 min read

کارخانه جوراب استارلایت که از جمله کارخانجات بزرگ و سودده در دوران رژیم شاهنشاهی در ایران بود، بعد از پیروزی شورشیان مصادره شد. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت پس از این اقدام، آن را به هادی غفاری از دوستان نزدیک خود و قاتل امیر عباس هویدا هدیه کرد تا انشاء الله درآمد آن، صرف ترویج فرهنگ اسلامی شود!
این اقدام همان دوران نیز واکنشهای فراوانی را به وجود آورد. بنیاد فرهنگی الهادی تاسیس و ساختمان عظیم نبش خیابان دماوند (ایستگاه قاسم آباد) از ماحصل اداره این کارخانه احداث و به هادی غفاری تعلق گرفت. هادی غفاری بهمن ۶۵ به مناسبت ایام دهه فجر به دانشگاه علم و صنعت آمده بود . آن زمان نماینده مجلس بود و از حامیان میرحسین موسوی . در سخنرانیاش هم به شدت از میرحسین موسوی حمایت کرد و مخالفان موسوی را افرادی ضد ولایت فقیه و ضدانقلابی و متمایل به غرب و امریکا معرفی کرد. در قسمت پایانی برنامه قرار شد سوالات دانشجویان مطرح شوداحمدی نژاد که آن زمان دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده عمران و از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه بود دستش را بلند کرد و وقت خواست.مجری برنامه هم میکروفون را در اختیار احمدی نژاد گذاشت. گفت:« جناب حاج آقای غفاری! اینکه شما مخالفان دولت فعلی را ضدولایت فقیه و ضدانقلاب و غربزده و بیدین می خوانید که چیز عجیبی نیست وقتی همین چندماه پیش آقای مهندس موسوی به عنوان سرپرست بنیاد مستضعفان ۶۰ درصد از سهام کارخانه جوراب استارلایت را به طور بلاعوض به بنیاد الهادی که متعلق به شماست منتقل کرده است هادی غفاری درجواب او گفت: بر پدرت لعنت!
حالا هم محمود احمدی نژاد هم هادی غفاری از سفره این نظام برداشت کرده اند ولی استارلایت دیگر وجود ندارد!
سيد جلال سادات تهراني يكي از دهها ايراني تاجري بود كه در اوايل سده ۱۳۰۰ از تجارت به توليد صنعتي روي آوردند. در شرايطي كه پوشيدن جوراب در ايران يك رفتار اجتماعي متعلق به قشر ثروتمند بود. سيد جلال سادات تهراني فرزند ضياءالدين كه در سال ۱۲۸۲ در تهران متولد شده و تا سال ۱۳۱۰ بيشتر در تجارت جوراب، زيپ و گالش مردانه و زنانه فعاليت ميكرد در سال ۱۳۰۰ در دو مغازه كوچك توليد جوراب را آغاز كرد. او بعدها با تاسيس شركت پارستريكو اولين فعاليت صنعتياش را در سن ۴۷ سالگي آغاز و در سال ۱۳۳۷ كارخانه جوراب استارلايت را تاسيس كرد. استارلايت يك نام معتبر در جوراب ايران بود كه در دهه ۱۳۵۰ بخش بزرگي از بازار اين محصول را دراختيار داشت. تلاش سيد جلال سادات تهراني در دهه ۶۰، اثبات، عدم غارتگري و انباشت بخش قابل توجه سرمايه در طي ۴۷ سال قبل از مسووليت پسرش بود. موفقيت وي ربطي به موقعيت اداري پسرش نداشته است. اصولا قبل از اينكه وي در سالهاي ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۷ مسووليتي در وزارتخانه اقتصاد به عنوان معاون داشته باشد. بخش بزرگي از دارايي خود را، شمل خريد چندين مغازه، احداث پاساژ و ساختمان، تاسيس كارگاه جوراببافي و كارخانه توليد تريكو، نتيجه تلاش وي و مشاركت دو پسر تحصيلكردهاش شمسالدين و ضياءالدين بود. پس از انقلاب شركت پخش جوراب به بنياد مستضعفان كه مالك ۶۰ درصد سهام شركت بود واگذار شد. مديرعامل پخش، به علت سوءاستفاده بيش از ۲۰ ميليون تومان در سال ۱۳۶۷ به خارج از كشور فرار كرد. از سال ۱۳۵۸، چهل درصد سهام شركت استارلايت به بنياد مستضعفان و بقيه سهام به سازمان صنايع ملي واگذار شد. در اواسط دهه ۶۰، چهل درصد سهام مصادره شده شركت استارلايت به بنياد الهادي به طور بلاعوض واگذار شد. پس از مدتي ۶۰ درصد سهام نيز توسط موسسه الهادي از سازمان صنايع ملي خريداري گرديد. شركت استارلايت، حدود ۱۰ درصد توليدات خود را از طريق پخش جوراب توزيع ميكرد بقيه آن را شركت خود از طريق بازار پخش ميكرد. مديريت آن از سالهاي ۱۳۶۵ در دست بنياد الهادي بود كارخانه در طي چند سال زيانده و به تدريج كارگران را بازخريد كرد و يكي از بزرگترين كارخانههاي توليد جوراب كشور از اوايل دهه ۸۰ تعطيل گرديد.ز نظر سادات تهراني، مقررات ورود ماشينهاي نساجي محدوديتي نداشته و ورود ماشين نساجي به صورت انحصاري براي آنها نبوده تا سوءاستفادهاي از آن صورت گرفته باشد. سيد جلال سادات تهراني تلاشهاي فراواني به منظور تغيير جريان مصادره نمود نامههاي تاييدآميز متعددي از روحانيون مبني بر پرداخت وجوه خيريه و كمك به مساجد از روحانيون مساجد تهران براي ارائه به دادگاه و بنياد شهيد در بهمن ۱۳۷۰ ارائه كرد، اما تاثيري در احكام صادر شده به صورت اساسي نداشت. تصرف موسسات و منازل شخصي آنان و به روايتي حتي مقبره خانوادگي در مكان مقدس، و تهديد از سوي برخي از نيروها، به ناچار از كار كنارهگيري و پس از ملي شدن شركتها از كشور خارج شدند. با همه اصراري كه به جلال سادات تهراني شد كه خطر امنيت وي را تهديد ميكند او گفت غير از خدا از كسي ترسي ندارد. سيد جلال پس از چند ماه به كشور بازگشت (اما شمسالدين و ضياءالدين در اواسط دهه شصت به كشور بازگشتند) و سعي كرد اموال توقيفي را پس بگيرد اما با همه تلاشهاي آزاردهنده در نهادها، تنها توانست خانه و مقداري از داراييش را به دست آورد.دادگاه عالي در ۷ خرداد ۱۳۶۶ به دليل پست معاونت وزارت اقتصاد از سوي ركنالدين و سوءاستفاده از آن و به دليل نامشخص بودن مقدار سوءاستفاده و ربط نداشتن اموال پدر، برادر و خواهر به ركنالدين، پيشنهاد كرد خمس اموال به دليل مختلط به حرام بودن و يك خمس هم از بابت ارباح مكاسب از آنها گرفته و بقيه به آنها بازگردانده شود. با اين وجود در واحدهاي صنعتي، بازگشت مالكيت امكانپذير نگرديد. سيد جلال در سال ۱۳۷۲ و همسرش در سال ۱۳۷۷ در تهران فوت كردند. گرچه ميراث صنعتي سادات تهراني در سال ۱۳۵۸ در داخل كشور موقف گرديد. اما تعدادي از نوههايش مثل ازي حريري به همراه همسرش در خارج از كشور موفق بودند و يك تجارت چند ميليون دلاري را در كاليفرنياي امريكا به وجود آورند.
منبع: بالاترین
در همین رابطه:
Bình luận